مخالفت با شروط خاتمی، مخالفت با جمهوریت و اسلامیت نظام است/ نظارت استصوابی خلاف قانون اساسی است
چکیده :نظارت استصوابی و دو مرحله ای کردن انتخابات که بعد از امام شروع شده هیچ گونه پشتوانه قانونی ندارد و برخلاف قانون اساسی است. اتفاقا همین نظارت استصوابی برای حذف کردن نیروهای انقلابی درون نظام و اصلاح طلبان اساسا شکل...
کلمه-آزاده افروز: سید حسن موسوی تبریزی دادستان کل انقلاب در دوران بنیانگذار جمهوری اسلامی بود و دبیری مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و در سالهای اصلاحات ریاست خانه احزاب را برعهده داشته است. با ایشان درباره شروط آقای خاتمی و واکنش جریان افراطی حاکم گفتگو کردیم. او معتقد است که انحصارطلبان درون نظام چنان دایره خودی ها را تنگ و محدود کرده اند که نه تنها اصلاح طلبان بلکه بسیاری از رفقای اصول گرای دیروز نیز حذف و محو شدند. موسوی تبریزی با قاطعیت می گوید نظارت استصوابی هیچگونه پشتوانه قانونی ندارد و برخلاف قانون اساسی است. گفتگوی کلمه با موسوی تبریزی پیرامون شرایط اصلاح طلبان و انتخابات، هشدار هاشمی رفسنجانی، ادعاهای امام زمانی احمدی نژاد و جنبش سبز و آینده آن پیش روی شماست.
آقای خاتمی پیش شرط هایی را برای حضور در رقابت های انتخاباتی بیان کرده اند. نظر شما درباره این شروط چیست؟
این قانون اساسی است که وظیفه جمهوری اسلامی را تعیین میکند. در بند هفت قانون اساسی آمده است تامین آزادیهای سیاسی و اجتماعی در حدود قانون ، بند ۸ میگوید مشارکت عامه مردم در بند ۹ میگوید رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه و در تمامی زمینه های مادی و معنوی. اگر ما به همین اصل سوم قانون اساسی توجه و دقت کنیم می بینیم که آقای خاتمی مورد جدیدی غیر از این نگفته است و تنها اصول قانون اساسی را برشمرده است. علاوه بر آن در جمهوری اسلامی کشور باید به اتکای آرای عمومی اداره شود . یعنی همه مردم و نه بخشی از مردم و طبق قانون همه افراد میتوانند در انتخابات شرکت کنند و قانون هم شرایط کاندیداتوری را تعیین کرده است که این افراد میتوانند کاندید بشوند یا نه ، اینها و اصل ۲۶ قانون اساسی است که تاکید کرده باید آزادی احزاب و انجمن های اسلامی تضمین بشود همگی بر دوش دولت و نظام است.
مخالفان اصل جمهوریت این را مطرح میکنند این اصول بنا بر شرایط آن زمان بوده و ازسر مصلحت در قانون اساسی آورده شده است. نظر شما چیست؟
همه این اصول از دیدگاه قانون اساسی و همه آنها که به قانون اساسی رای دادند ، اصولی پذیرفته شده است. در روزهای آغاز انقلاب و زمانی که بررسی قانون اساسی در حال انجام بود از حوزه علمیه قم هم نمایندگانی در هنگام بررسی قانون اساسی شرکت داشتند. همه بر حقوق مردم تاکید کردند و مخالفت با آن اصول اصلا مطرح نبوده و این اصول مورد تایید مراجع و امام نیز بوده است و اصلا مصلحتی به شمار نمی رفت و همه بر حقوق مردم تاکید داشتند و اصل انقلاب برای برپایی حقوق مردم بنا شده بود.
الان هم بایستی براساس این اصول پذیرفته شده کار انجام داد . آقای خاتمی چند تا از همین اصول را شرط انتخابات قرار داده است . این قانون اساسی است که شروط را مطرح کرده است نه شخص خاتمی. واقعیت نظام و جمهوری اسلامی است که ما را در این شرایط قرار داده است. اگر با اینها مخالفت کنید یعنی از جمهوریت نظام و اسلامیت نظام دست برداشته ایم . یعنی نه اسلامیت نظام هست و نه جمهوریت نظام و آقای خاتمی چیزی فراتر از قانون که نگفته است و برخی از قوانین اساسی را گفته است. اینکه احزاب باید آزاد باشد و مردم را براساس ایده های خودشان دعوت کنند و انتخاب کاندیدهای رئیس جمهوری صورت گیرد و براساس امیدها و برنامه ها به کاندیدهای خودشان رای دهند . این آزادی باید به ایشان داده شود که در انتخابات شرکت کنند و کاندیدها رقابت صالح داشته باشند و هر کسی رای آورد آن فرد مشروع است و براساس قانون باید از رییس جمهور برخاسته از آرای مردم حمایت شود. اگر چنین باشد می تواند موجب پیشرفت جمهوری اسلامی باشد.
چرا واکنش جریان مدعی اصول گرایی نسبت به این اصول اینچنین سنگین بوده و انواع هجمه ها علیه آقای خاتمی و اصلاح طلبان مطرح شد؟
این رفتار حذفی است که سالهاست شروع شده . نظارت استصوابی و دو مرحله ای کردن انتخابات که بعد از امام شروع شده هیچ گونه پشتوانه قانونی ندارد و برخلاف قانون اساسی است. اتفاقا همین نظارت استصوابی برای حذف کردن نیروهای انقلابی درون نظام و اصلاح طلبان اساسا شکل گرفت. من نمی دانم بگویم متاسفانه یا خوشبختانه اما هم اکنون در درون خود اصول گرایان هم در سالهای مختلف کسانی که قدرت را به دست گفتند رفقای دیروز را هم تحمل نکردند و آنها را هم حذف کردند و اجازه ندادند در نظام جمهوری اسلامی فعالیت کنند. این نوعی قدرت طلبی و انحصارگرایی است که هر روز محدوده اش تنگ تر می شود و افرادی هستند که غیر از خودشان کسی را نمی خواهند ببینند.
ما باید حرف حق را گوش کنیم . حتی اگر خاتمی نگفته بود و اگر یک زندانی محکوم و حتی ضدنظام این حرف را بگوید چون در چهارچوب قانون اساسی گفته است این حرف حقی است و ما باید به آن عمل می کنیم .
در رابطه در قرآن هم داریم که مژده بده به کسانی که حرفها رو می شنوند و بهترین اش را انتخاب می کنند و این ها مومنین واقعی هستند. و در روایت هم داریم که توجه کنید مطلب چیست نه اینکه چه کسی گفته است. ما باید ببینیم این حرف در چهارچوب قانون است و به نفع نظام است یا به ضرر است . من معتقدم گفته های آقای خاتمی مطابق قانون اساسی است و باید معتقدین به نظام در این چارچوب حرکت کنند و در غیر این صورت به نفع هیچ کسی نخواهد بود و در مدت دیر یا زودی کسانی خواهند گفت که نظام جمهوری اسلامی قابل پیاده کردن نیست .
جناب موسوی تبریزی الان کسانی که معتقد به اصلاحات نیستند و از طرف دیگر کسانی که اصلا به انتخابات اعتقادی ندارند، هر دو گروه و جریان آقای خاتمی را متهم می کنند و نسبت به ایشان هجمه سنگین دارند، چرا این دو جریان متضاد با هم اشتراک مواضع پیدا کردند؟
جریانی که طرفدار واقعی حضرت امام بودند و دلشان می خواهد نظام جمهوری اسلامی خوب پیاده شود و در دنیا هم تابلوی نورانی داشته باشد که دیگران را جذب کنند. این گروه مدتهاست مورد هجمه دو گروه دیگر هستند. گروهی هستند در داخل و خارج که نظام جمهوری اسلامی را قبول ندارند و معتقدند که دین باید از سیاست به طور کلی جدا شود و حاکمیت غیر دینی ایجاد شود ، مخالف هستند به خاطر اینکه دلشان نمی خواهد که نظام مردمی و دینی بر پا باشد . یک طایفه دیگری در درون ایران و در درون نظام جمهوری اسلامی ایران هستند که بر اساس انحصارگری برای خودشان قدرت را می خواهند و نمی توانند تحمل کنند که دیگران هم در قدرت سهیم شوند. یا یک عده ای هستند که واقعا عقیده شان این است که جمهوریت بر اساس اسلام نیست و امام هم اگر گفته مصلحتی گفته است .این گروه در میان روحانیان و غیر روحانیان وجود دارند، این اعتقادی است اما آنها که وارد نظام شده اند ، عضو شورای نگهبان و قوه قضاییه شده اند ، اینها باید متعهد به قانون اساسی باشند و بر اساس قانون اساسی عمل کنند و باید بدانند که حاکمیت از آن خداست و خدا به مردم داده است و این مردم هستند که در درجه بعدی رهبر و ریس جمهور و نمایندگان مجلس را انتخاب می کنند . محدود کردن مردم خلاف شرع و قانون اساسی است بر اساس تعهدی است که به مردم داده ایم .
آقای هاشمی رفسنجانی در یاداشتی نسبت به ظهور رشیدی مطلق های جدید هشدار داده اند و دراین مدت شاهد هجوم به شخصیت های برجسته روحانی و مراجع تقلید بوده ایم ، شما این جریان را ناشی از چه می دانید ؟
معتقدم که این تازه نیست ، فقط الان میدان بازی پیدا کردند. این ها در زمان امام هم بودند و با امام باعناوین مختلف مخالفت می کردند. امام مثلا در احکام حکوتی یا موسیقی یا مالکیت که می فرمودند این ها در گوشه و کنار مخالفت های خودشان را انجام می دادند و حتی بعضی ها ظاهرا نفاقی داشتند ولی بعد از امام نفوذ پیدا کردند که منافقانه نفوذ کردند در نظام و اصل نظام هم قبول نداشتند و حالا هم شنیده می شود که امام هم جمهوری را به دلایل مصلحتی گفته است. این هجمه ها بوده است از سوی گروههایی مثل انجمن حجتیه و سالهاست که روزبه روز اینها چون در بخش های حساس نظام نفوذ پیدا کرده اند آشکارتر می گویند و حتی به جایی رسیده اند که مرجعیت را هم برای خودشان می خواهند و آنجا که مراجع بخواهند واقعیت احکام اسلام راکه سیاسی هم نیست بگویند اینها بر نمی تابند. مثلا فرض کنید از اول شروع روحانیت بعد از غیبت مراجع و علما بودند و افراد می رفتند و حرف و سوالشان را می گفتند و گناهکاران ارشاد می شدند. و در مسجد ها باز بود و هیچ وقت نمی گفتند چه کسی وارد شود و چه کسی نشود. خانه مراجع هم به همین صورت بود ، امروز اگر یک زندانی سیاسی بخواهد به حضور مرجعی برسد و بنا بر معمول که در خانه باز است و حرفشان را گوش می کنند می بینیم مراجع را مورد تهمت و اهانت قرار می دهند. این معنایش این است که مرجعیت را برای خود می خواهند نه برای دین و بقای اسلام . آقای هاشمی هم مسیر تاریخی اینها را بیان کرده و نگرانی خودش را هم در آخر گفته است .
ادعاهایی از سوی احمدی نژاد و اطرافیانش بیان می شود در مورد مدیریت امام زمان و ارتباط باامام زمان ،آیادرست است که احمدی نژاد بااین ادعاها می خواهد روحانیت را حذف کند؟
من نمی توانم بگویم که نظرشان این طور است اما این گونه گفته ها و ارتباط داشتن و وقت ظهور تعیین کردن را در روایت گفته اند که توجه نکنید. معنایش این است که اگر این راه باز شود شیادان و سواستفاده کننده ها و آنها که به نام امام زمان بخواهند در میان مردم بساط فریب را باز کنند زیاد می شوند. مثل حجت بودن خواب است و اینکه هر روز کسی خوابی را نقل کند. در مورد ملاقات و اخباری از امام زمان گفتن همین طور است و بزرگان ما و مراجع ما هیچ وقت از این حرفها نزده اند در تمام طول زندگی امام یکبار ادعای اینکه امام زمان این فرمایش را گفته و چگونه است ، نگفته اند. همه ما می گوییم که زیر نظر عنایات ایشان هستیم اما اینکه ایشان کار ما را مدیریت می کند بسیار حرف غلطی است که خطاهای خودمان رابه ایشان نسبت بدهیم . من کاری ندارم که آقای احمدی نژاد باشد یا دیگری ، قطعا اگر من هم این حرف را بزنم از لحاظ سواستفاده این حرف را می زنم . دین مردم هم با این خطاها که از من و امثال من می بینند اگر نسبت بدهم به امام زمان دینشان ضعیف می شود.
در هفته های اخیر بحث اجرایی شدن یارانه ها ، و مدیریت آن را بر عهده امام زمان دانسته اند فکر می کنید انقدر موضوعات قدسی را پایین آوردن دلیلش چه می تواند باشد؟
قطعا آنهایی که این حرفها را می زنند برای تثبیت خودشان است یا آگاهانه این حرفها را می زنند یا ناآگاهانه که در این صورت که توهم و خیال هم خودشان را برداشته باشد در پی تثبیت خیال خودشان است. هیچ قانون و برنامه ای مدیریت امام زمان نیست و این مدیریت و خطای ماست و ربطی هم به معصومین ندارد و بلکه هیچ ربطی هم به خدا ندارد. خدای امام زمان که قادر مطلق است و همه وجود ما از خداست ، ما را آزاد گذاشته در زندگی که مدیریت به عهده خودمان باشد . خطای خود را هم باید پاسخگو باشیم ، چون اختیار داشته ایم . اگر مدیریت با خودمان نبودعقاب و ثواب نبود و روز قیامت سوال و عقاب معنا نداشت.
شما چه برداشتی از جنبش سبز دارید و آیا فکر می کنید اعتراضات یکسال و اندی اخیر فصل تازه ای در نظام سیاسی ایران ایجاد می کند؟
من آینده را نمی توانم پیش بینی کنم و بستگی دارد به آگاهی مردم و اینکه توجه کنند به قانون و فراتر از قانون عمل نکنند. گاهی هم انسان نیت خیر داشته باشد ولی اگر در چارچوب قانون حرکت نکند به جامعه ضرر می زند. ما معتقدیم که حرکتها باید در چارجوب قانون باشد. حالا چه قدر طول بکشد نمیدانم. آنچه مسلم است حرکت دفاع از حق و دفاع از حقوق انسان و جامعه ، عبادت است و ثواب دارد و هم دفاع از حقوق دیگران و مستضعفین واقعی که در قرآن تعریف شده است اینها هستند که از حق خودشان دفاع می کنند. اما در این دفاع نباید طوری باشد که دیگران سو استفاده کنند و دفاع را خفه کنند.
برخورد نظام را چگونه می بینید ، زندان های ما زندانیان کهنسال سیاسی و جوانان کم سن و سال غیر سیاسی دارد چه شده که این طور بی محابا افراد را زندانی می کنند؟
نظام ما باید در چارچوب قانون حرکت کند و من می بینم که در برخوردها و حرکتها و در مورد دستگیری ها و زندانی ها حقوق مسلم زندانی ها در رابطه با تفهیم اتهام و وکیل گرفتن و ملاقاتها رعایت نمی شود و یا در رابطه با کیفیت برگزاری دادگاهها و علنی بودن و دفاع کردن از خودشان بالاخره رعایت نمی شود و همه دادگاهها را من نمی توانم بگویم چون اطلاع ندارم اما آنچه از بعضی اطلاع دارم مسلما رعایت نمی شود و این ظلم است و ظلم نمی تواند پایدار باشد و من معتقدم هر چه زودتر باید این اصلاح انجام بگیرد . شایسته نظام جمهوری اسلامی نیست که ظلم به کسی شود.
اگر همان طور که جریان تندرو می خواهد سران جنبش زندانی و بازداشت شود،آیا فکر می کنید جنبش آنطور که آنها میخواهند ، سرکوب کامل خواهد شد؟
سرکوب ممکن است اتفاق بیفتد اما آرزوی حکومت کردن و ماندن با سرکوب و ظلم و اجحاف به مردم امکان ندارد وآن وضع نمی تواند باقی بماند و بقا ندارد . این را قرآن و روایات و سنت جامعه بشری تا امروز نشان داده است و قرآن پر از این عبرت هاست. ایران ما هم پر این عبرتهاست و امکان ندارد با ظلم بماند و در روایات داریم که حکومت با کفر می ماند اما با ظلم نمی ماند. مسلما باید خودمان را اصلاح کنیم و مردم و حقوقشان را رعایت کنیم .
با تشکر از فرصتی که در اختیار کلمه قرار دادید
استبداد همواره تحمل مخالف را نداشته است.
انشاالله با تدبیر و با آگاهی بخشی به مردم زمان رسیدن به خواسته های جنبش هر چه کمتر گردد.
سخنی با اقای خاتمی وپرسشی از ایشان دارم نمیدانم چگونه میتوانم صدایم را به ایشان برسانم اینست که مزاحم سایت شما شدم باشد تا شما با توجه سبز بودنتان این زحمت را بکشید
جناب خاتمی شما اگر میخواهید طبق قانون اساسی عمل کنید ونظام وانقلاب را نجات دهید چرا برخلاف گفته خویش تا این حد غیر شفاف عمل میکنید وانچه که بر طبق همین قانون اساسی بیش از همه مسئول خرابکاریها وناهنجاریها وهمین زندانی شدن ها وانتخابات غیر ازاد است رفتار ولی فقیه است چرا به شکل زیرزیرکی وباید بگویم امیخته با تزویر سخنانتان را متوچه معلولها کرده اید واز علت اصلی همه این خرابیها سخنی نمیگوئید ..در حالیکه همین قانون اساسی هم ظرفیت پرداختن به ان را دارد وبه جای انکه به شکل ریشه ای وقانونی با علت همه این معلولها وارد چالش شوید چرا بیجهت انرژی خود را هدر میدهید وجان مردم بیدفاع را هر روز بیشتر وبیشتر در معرض خطر قرار میدهید ..اگر میترسید وواهمه دارید که با اصلیترین قانون همین قانون اساسی که داشتن یک ولی فقیه عاذل است وارد چالش شوید وبا سخنان دیگری به خیال خودتان میخواهید اهسته اهسته به ان نقطه برسید ..این رفتار شایسته یک سیاستمدار که خود را مسئول جان ومال مردم میداند نیست ..وبه جای انکه علتی که واقعا مردم را تحت فشار قرار داده به حواشی میپردازید .بنابراین انتظار داشته باشید که مردم در حسن نیت شما شک داشته باشند ایا واقعا انتظار دارید که مردم با چنین ولی فقیه غیر عادلی که طبق همین قانون اساسی قانون شکن است باز به پای صندوق رای بیایند ولی فقیهی که طبق همین قانون از اختیارات زیاذی برخوردار است ..واگر چنانچه ایشان باز هم تشخیص دهند که صلاح مردم چیز دیگری است وانرا بر مردم تحمیل کرد شما چه تضمینی دارید که مردم با چنین ولی فقیه نا عادلی باز برای انتخابات دیگری خود را اماده کنند ؟ این سوال جدیست که انتظار میرود که به ان پاسخ دهید
در پاسخ به دست عزیزم آقائ mohsen باید به عرض برسانم که ظاهرا قانون اساسی مد نظر آقایان همان قانون اولیه است که هنوز تغییر نکرده بود . والا در قانون جدید که همچنان دور باطل است و نظارت هم اصتصوابی شده ، هچ راهی برای اصلاح باقی نگذاشته اند . علت تاکید… به عدم تخلف از قانون نیز به همین جهت است زیرا که قبلا کل قانون را به نفع خود تغییر داده است و تصور می کند می تواند با تمسک به قانون من درآوردی خویش ، تا مدت مدیدی عوام را گول بزند و بر خر مراد سوار باشد .
والله این مطالبی که آقای خاتمی گفته اند مسائلی است کاملا آشکار و وظیفه هر حکومتی است که ادعا می کند قانونی است و با نظر مردم و رای آنان برسرکارآمده است و قصد حکومت با سرنیزه را ندارد. مگر وظیفه هر حکومت قانونی اطاعت ازقانون اساسی، احترام به رای مردم، آزادی انتخابات، شفاف بودن انتخابات، آزادی فعالیت احزاب، تامین امنیت حقوقی و سیاسی ملت خود نیست. این مطالب دیگر گفتن و تاکید کردن و مطالبه ندارد. هرحکومتی فاقد این جنبه ها باشد باید برود کنار. باید توسط مردم بایکوت شود. باید با فعالیت های مدنی این حکومت را مستاصل کرد.
ایراد من به آقای خاتمی آنجاست که اصلا ایشان این مطالب را برزبان نمی راند زیرا دیدیم که براساس به مرده که رودهی… آن طرف قضیه وقتی این حرفهای منطقی را شنید، فورا شرایطی اعلام کرد که یاد آور قرارداد ترکمن چای است. آیا هنوز شما امید وارید که این حکومت اصلاح شده و به راه قانونی بیفتد؟ من که کاملا نا امید هستم.
قضیه شاهد و دُم است.
مگر در زمان شاه که اعتراضات ما منجر به سقوط نظام دیکتاتوری شد در چهار چوب قانون بود!
با این قسمت سخنان در مورد آقای احمدی نژاد و وابستگانش که مدعی ارتباط با امام زمان هستند موافقم که فرمودید: این گونه گفته ها و ارتباط داشتن و وقت ظهور تعیین کردن را در روایت گفته اند که توجه نکنید. معنایش این است که اگر این راه باز شود شیادان و سواستفاده کننده ها و آنها که به نام امام زمان بخواهند در میان مردم بساط فریب را باز کنند زیاد می شوند.
جناب حقگو اسمتان بی مسما است به نظرم:
اولا ” : مگر ولی فقیه شما چه کسی است که او را با لنگر آسمان وزمین مقایسه می کنید. ثانیا”: من آقای خامنه ای را قبول دارم اما بعد از انتخابات عدالت را رعایت نکرد-ثالثا”: خوارج خود جمع مکثر است دوباره جمع اش نزنید شاید به خاطر این است که خیلی خیلی جمع هستیم ما البته اونجوری هم بود دواخلیون درست بود-رابعا”: تزویر که مصداق آقایان دولتی است روی پیشانی هاشان را نگاه کنید-
خامسا”: والسلام علی من اتبع الهدی-
باسلام
هنوز که دارید بادروغ و تزویر سر مردم راشیره میمالید اما بدلنید که مامردم بامردم دوران امام علی (ع) فرق داریم ومطیع امر ولی فقیه هستیم وگول شما خوارجیون را نمی خوریم .
درسته جناب حقگو!
شماها با مردم زمان امام علی فرق دارید و نیز شماها با قریب به اتفاق مردم نجیب ایران هم فرق دارید چرا که شماها به خاطر منافع دنیوی چماق به دست گرفته و بر سر جوانان و آزادی خواهان میکوبید، شماها تعقل را تعطیل و تفغافل را جانشین آن کرده اید، شماها به جای اینکه قدم در راه انسانیت و آموزه های امام علی بردارید غلام حلقه بگوش استبداد شده اید، در حالیکه آزادی خواهان پاک و نجیب ایران از جان مایه میگذارند تا ایران زمین آباد و آزاد شود شماها تبدیل به آلت دست ظالمین شده اید تا در راه آزادی و آبادانی کشور مانع ایجاد کنید،و….
امید که شماها هم به اکثریت مردم ایران بپیوندید و در راه آبادانی ایران بکوشید.
به نام خدا
سلام
خوارج عده ای مغز خشک بودند که پینه های حاصل از سجده های طولانی آنها را به بهشت حتمی خداوند فریفته بود و خود را حق مطلق میدانستند. نه گوشی برای شنیدن داشتند و نه چشمی که دیدن آنها را سود دهد. خوارج کلمهء جمع است و آن را دوباره جمع نمیبندند. اگر واقعا حقگو هستی بگو اینرا اشتباه کرده ای !
ای کاش همه چیز همانطوری بود که شما گفتید و ای کاش که علی دوران ا تنها نمانده باشد . اما من بیم آن دارم که شما گرد … باشید و عمری در خطا سر کنید . برای شما آرزوی توفیق دارم.
مطیع امر ولی فقیه یعنی چه ؟لطغا این بحث را باز کنید.
سلام
جناب حقگو
قرار نیست که ما از دروغ دفاع کنیم. اتفاقا همهی اعتراض میرحسین موسوی، رییسجمهور ایران، بر این نکته است که «دروغ و بداخلاقی و پروندهسازی» ریشهکن شود. باور ندارید؟ میرحسین به لطف خدا، آمادهی پاسخگویی است. بپرسید. بهتر است که اسیر سفسطهی فتنهانگیزان شوید. به روزنامهها و مقالات و مصاحبههای میرحسین در زمستان ۸۷ تا کنون مراجعه کنید. باور کنید که گمراه نمیشوید. چون عقل دارید و بر مبنای درایت خودتان، نه به فشار و زور من یا دیگران، تصمیم نهایی را که إنشاءالله خیر خواهد بود، میگیرید.
کسی سر مردم را هم نمیخواهد شیره بمالد، وگرنه دروغ میگفت، وگرنه بدزبانی میداشت، وگرنه آدم میکشت و خرخره میجوید، مردم را ناسزا میگفت در لباس مهربانی خدا، و لجبازی و قانونشکنی میکرد.
اتفاقا چون با مردم زمان امام علی(ع) و مردم زمان امام حسین(ع) فرق داریم، نباید دوباره فریب فتنهی عمروعاص را بخوریم. حقگوی عزیز. در چند راهپیمایی، شخصا در تهران بودی؟ رفتار با معترضان را چگونه دیدی؟ گیریم خطایی هم صورت بگیرد. آیا پاسخ آتش زدن یک سطل زباله؛ شلیک مستقیم با گلولهی جنگی است؟ پرتاب از پل است؟ تجاوز جنسی است؟ و … آخر تفاوت این مدعیان دین اسلام و فقه شیعه و منطق والا با چنگیزخان مغول چه فرقی دارند؟
دوست بزرگوارم. ما نیز به اجرای تام و تمام قانون اساسی معتقدیم و ولایت فقیه نیز یک اصل از میان اصول متعدد است. اما اینجا رازی نهفتهاست. بهتر است اگر من و شما در تشخیص شک کردیم، سکوت پیشه کنیم که از ورود به صف یزیدیان، کمی بهتر است. سکوتی که ما را از غبار فتنه باز دارد، همان فرمایش مولا علی(ع) است که فرمود: در زمان فتنه، بسان فرزند شیرخوار شتر باش، نه سواری بده، نه شیر! آری. اگر درک فتنهگری برایت مشکل است، سکوت کن. صلاح و رستگاری در آزادشدن از هر دو سوی پیکار است.
اما پیش از سکوتت، کمی مطالعه و تحقیق بفرما:
۱) کدام روش به اسلام نزدیکتر است؟ ویل لکل همزه لمزه
۲) نص صریح قرآن، کدام روش را مطرود و منفور دانسته؟ تهمت، دروغ، ریا و فریب، و … مگر اینها را در سیما ندیدیم؟ مگر کهریزک انکار نشد؟ مگر کشتهی راهپیمایی و عاشورا تکذیب نشد؟ چرا کشتهها بعدا تایید شدند؟ مگر محسن روحالامینی به زبان مقامات عالی امنیتی و قضایی و رسانهی مکرمه ملی، بارها به دلیل مننژیت جان نسپردهبود؟ مگر دروغگویی ثابت نشد؟ مگر دهها بسیجی جان نباختند؟ مگر عکس امام(ره) را آتش نزدند؟ چرا هیچ سند و تصویری نیست؟ و هزاران مورد دیگر بر اثبات دروغگویی. دروغگویی آفت ایمان است، امام محمد باقر(ع)
۳) مگر احمدینژاد دروغ نگفت؟ هالهی نور، نفت بر سر سفرهها، تثبیت قیمتها، نرخ نفت هرگز از ۵۰۰دلار پایینتر نخواهد آمد، تورم ۱۵% است، نرخ بیکاری و … دروغ سرچشمهی گناهان است.
۴) مگر احمدینژاد بدزبان نیست؟ اونجاشون آب بریزن که میسوزه، از بزغاله هم نفهمترند، بیشعورند، خس و خاشاک، کاغذپاره، اونجاشون (قطعنامهدان، …)پاره بشه، و … و خداوند بدزبانان را بد ماوایی فراهم کردهاست.
برادر یا خواهر عزیز.
به خود آی تا به خدا نزدیکتر گردی. دوست بزرگوار و اندیشمند که دوست داری فریب نخوری. در پناه اسلام، به ولایت کسی که از همه خود را به دین نزدیکتر دانسته، افتخار میکنی، اشکالات من بر شخص محمود احمدینژاد است و معدودی از یارانش. اما اشکال شما، به یک طیف است.
اشکال من به شخص فرد هم نیست، به نوع رفتار، اخلاق و ادبش است، اما اشکال شما به توهمی است که در فضا پراکنده شده، دوست بزرگوارم. اگر من بسیار بیادب، دشمن و … باشم، هستم!! اما بزرگوارم، موسوی که نیست. موسوی، منتخب شخص بنیانگذار انقلاب بوده، موسوی، نخستوزیر و رییس هیات دولت در تلخترین زمانی که برای هر ملتی ممکن است رخ دهد، بویژه ایرانی که هنوز یکی دو سال از انقلاب نگذشته و درگیر دشمنان داخلی و خارجی بوده، است. موسوی، یک برگ زرین از تاریخ انقلاب ایران است. موسوی، یک تابلو است. تابلوی یک قهرمان ملی. یک قهرمان اخلاق. یک قهرمان ادب.
دوست بزرگوارم
در کتاب تاریخ درس دانشجویان سال ۱۳۹۰؛ دانشآموزان و تاریخنگاری آیندگان چه خواهی نوشت؟
ایران کشوری است که هزاران سال تحت حاکمیت ستمشاهی بوده، ۳۰سال فتنهگران از اسلام، تمامیت ارضی و ناموس مردم جانفشانانه دفاع کردند، و دهها شهید داده شده که همه با سران فتنه دشمن بودند، و هزاران جانباز و آزاده داریم که لااقل نیمی از آنان با سران فتنه همدل و همراهند، و در جامعهی ایران، هر آنکه مودب، با فرهنگ و اهل درایت، دانش و اخلاق است و به کمالات انسانی و سواد مسلح است، جزیی بیشک از فتنه است، و تنها …. مبارز و غیور هستند، اهل دین هستند و امام زمان رفیق فابریکشان است ولی کمی بدزبان، کمی دروغگو، کمی تهمتزن، کمی شکنجهگر، کمی قاتل، کمی در قامت روحانی فحاش و خشن، کمی بیمار روانی و … !!!؟
آخر، فرزند تو در باره این آش شلغم، چگونه داوری کند؟
چرا فرزندت باور کند که دین = بدزبانی، دروغ، فریب و ریا و قلدری و تقلب و تخلف و خودخواهی و کبر و همهی گناهان کبیره و صغیره!
چرا فرزندت باور کند که فتنه = ادب، اخلاق، شجاعت، صراحت، تدبیر، سواد، فرهنگ، اندیشه، خودباوری، دیگردوستی، مهرورزی و …
سلام
جناب حقگو
قرار نیست که ما از دروغ دفاع کنیم. اتفاقا همهی اعتراض میرحسین موسوی، رییسجمهور ایران، بر این نکته است که «دروغ و بداخلاقی و پروندهسازی» ریشهکن شود. باور ندارید؟ میرحسین به لطف خدا، آمادهی پاسخگویی است. بپرسید. بهتر است که اسیر سفسطهی فتنهانگیزان شوید. به روزنامهها و مقالات و مصاحبههای میرحسین در زمستان ۸۷ تا کنون مراجعه کنید. باور کنید که گمراه نمیشوید. چون عقل دارید و بر مبنای درایت خودتان، نه به فشار و زور من یا دیگران، تصمیم نهایی را که إنشاءالله خیر خواهد بود، میگیرید.
کسی سر مردم را هم نمیخواهد شیره بمالد، وگرنه دروغ میگفت، وگرنه بدزبانی میداشت، وگرنه آدم میکشت و خرخره میجوید، مردم را ناسزا میگفت در لباس مهربانی خدا، و لجبازی و قانونشکنی میکرد.
اتفاقا چون با مردم زمان امام علی(ع) و مردم زمان امام حسین(ع) فرق داریم، نباید دوباره فریب فتنهی عمروعاص را بخوریم. حقگوی عزیز. در چند راهپیمایی، شخصا در تهران بودی؟ رفتار با معترضان را چگونه دیدی؟ گیریم خطایی هم صورت بگیرد. آیا پاسخ آتش زدن یک سطل زباله؛ شلیک مستقیم با گلولهی جنگی است؟ پرتاب از پل است؟ تجاوز جنسی است؟ و … آخر تفاوت این مدعیان دین اسلام و فقه شیعه و منطق والا با چنگیزخان مغول چه فرقی دارند؟
دوست بزرگوارم. ما نیز به اجرای تام و تمام قانون اساسی معتقدیم و ولایت فقیه نیز یک اصل از میان اصول متعدد است. اما اینجا رازی نهفتهاست. بهتر است اگر من و شما در تشخیص شک کردیم، سکوت پیشه کنیم که از ورود به صف یزیدیان، کمی بهتر است. سکوتی که ما را از غبار فتنه باز دارد، همان فرمایش مولا علی(ع) است که فرمود: در زمان فتنه، بسان فرزند شیرخوار شتر باش، نه سواری بده، نه شیر! آری. اگر درک فتنهگری برایت مشکل است، سکوت کن. صلاح و رستگاری در آزادشدن از هر دو سوی پیکار است.
اما پیش از سکوتت، کمی مطالعه و تحقیق بفرما:
۱) کدام روش به اسلام نزدیکتر است؟ ویل لکل همزه لمزه
۲) نص صریح قرآن، کدام روش را مطرود و منفور دانسته؟ تهمت، دروغ، ریا و فریب، و … مگر اینها را در سیما ندیدیم؟ مگر کهریزک انکار نشد؟ مگر کشتهی راهپیمایی و عاشورا تکذیب نشد؟ چرا کشتهها بعدا تایید شدند؟ مگر محسن روحالامینی به زبان مقامات عالی امنیتی و قضایی و رسانهی مکرمه ملی، بارها به دلیل مننژیت جان نسپردهبود؟ مگر دروغگویی ثابت نشد؟ مگر دهها بسیجی جان نباختند؟ مگر عکس امام(ره) را آتش نزدند؟ چرا هیچ سند و تصویری نیست؟ و هزاران مورد دیگر بر اثبات دروغگویی. دروغگویی آفت ایمان است، امام محمد باقر(ع)
۳) مگر احمدینژاد دروغ نگفت؟ هالهی نور، نفت بر سر سفرهها، تثبیت قیمتها، نرخ نفت هرگز از ۵۰۰دلار پایینتر نخواهد آمد، تورم ۱۵% است، نرخ بیکاری و … دروغ سرچشمهی گناهان است.
۴) مگر احمدینژاد بدزبان نیست؟ اونجاشون آب بریزن که میسوزه، از بزغاله هم نفهمترند، بیشعورند، خس و خاشاک، کاغذپاره، اونجاشون (قطعنامهدان، …)پاره بشه، و … و خداوند بدزبانان را بد ماوایی فراهم کردهاست.
برادر یا خواهر عزیز.
به خود آی تا به خدا نزدیکتر گردی. دوست بزرگوار و اندیشمند که دوست داری فریب نخوری. در پناه اسلام، به ولایت کسی که از همه خود را به دین نزدیکتر دانسته، افتخار میکنی، اشکالات من بر شخص محمود احمدینژاد است و معدودی از یارانش. اما اشکال شما، به یک طیف است.
اشکال من به شخص فرد هم نیست، به نوع رفتار، اخلاق و ادبش است، اما اشکال شما به توهمی است که در فضا پراکنده شده، دوست بزرگوارم. اگر من بسیار بیادب، دشمن و … باشم، هستم!! اما بزرگوارم، موسوی که نیست. موسوی، منتخب شخص بنیانگذار انقلاب بوده، موسوی، نخستوزیر و رییس هیات دولت در تلخترین زمانی که برای هر ملتی ممکن است رخ دهد، بویژه ایرانی که هنوز یکی دو سال از انقلاب نگذشته و درگیر دشمنان داخلی و خارجی بوده، است. موسوی، یک برگ زرین از تاریخ انقلاب ایران است. موسوی، یک تابلو است. تابلوی یک قهرمان ملی. یک قهرمان اخلاق. یک قهرمان ادب.
دوست بزرگوارم
در کتاب تاریخ درس دانشجویان سال ۱۳۹۰؛ دانشآموزان و تاریخنگاری آیندگان چه خواهی نوشت؟
ایران کشوری است که هزاران سال تحت حاکمیت ستمشاهی بوده، ۳۰سال فتنهگران از اسلام، تمامیت ارضی و ناموس مردم جانفشانانه دفاع کردند، و دهها شهید داده شده که همه با سران فتنه دشمن بودند، و هزاران جانباز و آزاده داریم که لااقل نیمی از آنان با سران فتنه همدل و همراهند، و در جامعهی ایران، هر آنکه مودب، با فرهنگ و اهل درایت، دانش و اخلاق است و به کمالات انسانی و سواد مسلح است، جزیی بیشک از فتنه است، و تنها …. مبارز و غیور هستند، اهل دین هستند و امام زمان رفیق فابریکشان است ولی کمی بدزبان، کمی دروغگو، کمی تهمتزن، کمی شکنجهگر، کمی قاتل، کمی در قامت روحانی فحاش و خشن، کمی بیمار روانی و … !!!؟
آخر، فرزند تو در باره این آش شلغم، چگونه داوری کند؟
چرا فرزندت باور کند که دین = بدزبانی، دروغ، فریب و ریا و قلدری و تقلب و تخلف و خودخواهی و کبر و همهی گناهان کبیره و صغیره!
چرا فرزندت باور کند که فتنه = ادب، اخلاق، شجاعت، صراحت، تدبیر، سواد، فرهنگ، اندیشه، خودباوری، دیگردوستی، مهرورزی و …
برایت، آرزوی تندرستی و شادی دارم. امیدوارم که اگر شما، راه هدایت را یافتید، تنها بدان راه گام مگذارید. دیگرانی نیز نیاز به هدایت دارند و یادآوری میکنم، نه موسوی، نه هیچیک از همراهان طیف سبز، ادعای کمال دین، کمال ادب و کمال مطلق را نداریم. معصوم و مصون از اشتباه نیستیم. پس به گفته شهید رجایی، برادرم، اشتباه مرا به حساب مکتبم مگذار. دوست بزرگوار، بتپرست نیستیم، بت ما نه پول است، نه مقام، نه … آری. به خدا تنها از سیاهی بر روی سپیدی ایمان بیاوریم و ایمان را صادقانه پرورش دهیم. یادمان باشد که جهان مادی، بیش از ۱۰۰سال برای کسی، لذتبخش و ماندگار نبوده، و باید به سوی آخرتی برویم که یا شاید شما بهتر راه پیمودهاید، یا ما. به هر حال، دعای خیرت را نصیبمان کن.
دروغگو آن کسی ست که آمار قلابی تحویل مردم می دهد
همه را متهم می کند آنهم بدون سند و مدرک
بله صد البته که شما از مردم زمان علی بدتر هستید چون آن زمان عدالت بیشتر از حالا سرباز جان بر کف داشت
to ro fbe khoda zamoone baraks shode ki be ki mige khavarej??!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بنظرم بهتر است کلیه سران اصلاح طلب کاندیدا بشوند اگر مورد حذف استصوابی قرار گرفتند حداقل مردم تکلیف خود را با مسئولین میداند
آقا محسن سیاست میدان ذره ذره به اهداف رسیدن هاست. و نه میدان شمشیر کشیدن. مهمترین مسئله برگشت به قانون اساسی است. فکر می کنید چرا از این برگشت واهمه دارند زیرا میدانند اگر بخواهند قانون اساسی را آنگونه که هست اجرا کنند به دنبال آن خواسته های دیگر مردم باید اجرا شود. مهم این است که طرف مقابل را وادار کنیم قانون را رعایت کند. باید قدم به قدم به جلو برویم اگر بدویم زود خسته می شویم. اینان که این گونه غداره بند شده اند خودشان خبر ندارند که در سراشیبی سقوط افتاده اند. در ضمن جناب خاتمی هرگز مردم را در معرض خطر جانی قرار نداده است.
اگر رهبر انقلاب از حمایتهای فراقانونی، نابجا و ناموجه از احمدینژاد دست بردارند و مجلس و قوه قضاییه را آزاد بگذارند، عدم کفایت سیاسی احمدینژاد محرز است
احمق آن است که چشم و گوش بسته و بدون فکر فقط یک حرف را بزند ….
باید به پاسخ یکی از کاربرانتون بنام حقگو بگم : شباهت شما متحجرین خرافه پرست به خوارجیون بسیار بیشتر است تا کسانی که با منطق و آرامش و بدون عصبانیت با دشمنان خود سخن می گویند تهمت نمی زنند هر اتفاقی در زندگی خود و دیگران را به گردن امام عصرشان نمی اندازند به هر کس قداست نمی بخشند.
و الله شما متحجرین خرافه پرست اسلام محمد(ص) را تحریف میکنید خدایا ببین که چگونه دین را در مقابل مردم قرار دادند خود قضاوت کن….
باید به پاسخ یکی از کاربرانتون بنام حقگو بگم : شباهت شما متحجرین خرافه پرست به خوارجیون بسیار بیشتر است تا کسانی که با منطق و آرامش و بدون عصبانیت با دشمنان خود سخن می گویند تهمت نمی زنند هر اتفاقی در زندگی خود و دیگران را به گردن امام عصرشان نمی اندازند به هر کس قداست نمی بخشند.
و الله شما متحجرین خرافه پرست اسلام محمد(ص) را تحریف میکنید خدایا ببین که چگونه دین را در مقابل مردم قرار دادند خود قضاوت کن….
سلام- ممنون از افشاگری های*** آیت الله موسوی **که بدون هیچ دلهره و ترسی تمام آنچه را که می بایست ، بیان کردند-
دوسِت داریم حاج آقا
tarikhe sarzamine ma .ta konon mostabedan va padeshahane be zaher dindar ra be khod dide va emrooz ranje ma dar nangist ke mardome ma be osoole asli aeene irani,pendre nik,goftare nik,kerdare nik tamool va tahlil nemikonand va ghanooe asasi va hoghoeshan ra nemikhahand chon nemidonan,va hakeman hamin ra mikhahand va garna inha va anhaee ke miayand majale peydaysh nemitaband ke bar mellati khon va jan barkaf an goone konan ke kardan va baya har irani 1setad ba agahi gostaresh yabad.chon ma bishomaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaarim.
ایا اقای خاتمی با این کار توپ را به زمین انها انداخته یا واقعا فکر می کند حکومتی که با کودتا بالا امده اجازه می دهد مجلس و بعد از ان رئیس جمهور بعدی با انتخابات ازاد انتخاب شود تا راز کودتایشان به دست انها فاش و همه دستگیر و محاگمه شوند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟مگر می شود خودشان را با دست خودشان نابود کنند؟
خلاصه کلام این است قد یبقى الحکم مع الکفر ولا یبقى مع الظلم امام منتظری روحش شاد. اره حاکم اگر ظالم شد بدون اخر حکومتش است از صدام عبرت نگرفتیم به ویکیلیکس برگردیم وببینیم که حتى یعنی دوستانمون منتظر خلاص ازاین حکومت
آنهایی که می گویند بعضی اصول قانون اساسی مصلحتی گنجانده شده است ۱- به اعضای مجلس خبرگان قانون اساسی تهمت می زنند ۲-مردم به قانون اساسی رای دادند با همه اصولش ۳ بعد از رای مردم امام قانون اساسی را برای اجرا ابلاغ کرد پس باید کل قانون اساسی اجرا شود چه کسی جلو اجرای قانون اساسی را گرفته است؟
یه مارتین لوتر نیست بیاد وسط؟؟